طراحی انسان محور (HCD) یک فلسفه طراحی است. در این فلسفه تلاش میکنیم محصولات، خدمات و سیستمهایی ایجاد کنیم که نیازها و خواستههای کاربران را برآورده کند. طراحی انسان محور یک فرایند مداوم است که شامل درک نیازهای کاربر، نمونهسازی و آزمایش است. هدف این فرایند این است که مطمئن شویم محصول نهایی آن نیازها و خواستهها را برآورده میکند. در این مقاله با مفهوم طراحی انسان محور و کاربرد آن بیشتر آشنا میشویم.
طراحی انسان محور چیست؟
در پاسخ به این سوال که human centered design چیست، در ابتدا لازم است بدانید که طراحی انسان محور یک شیوه حل مسئله است. در این شیوه، در مرکز مسئله، یک انسان قرار دارد. ما نیازها، خواستهها، نقاط درد و ترجیحات مشتری را بررسی میکنیم. از بررسی مجموع این عوامل، به این نتیجه میرسیم که چه محصول یا خدمتی میتواند نیاز مشتری را برطرف کند. البته به جز برطرف کردن نیاز مشتری، برای ما مهم است که یک تجربه لذتبخش برای او خلق کنیم.
به اولین کامپیوترها فکر کنید. در آن زمان شما با یک سیستم بسیار پیچیده مواجه بودید. محصولی که حتی تولیدکنندگان آن نیز به سختی با آن کار میکردند. شما ممکن بود کاری را در کامپیوتر انجام دهید و وقتی فردا میخواستید به ادامه پروژه خود بپردازید، ببینید که اطلاعات دیروز از بین رفته است! این مشکل به یک دلیل ساده رخ میداد. در زمان خاموش کردن کامپیوتر، از شما نمیپرسید که آیا قصد ذخیره کردن اطلاعات خود را دارید یا نه.
مورد بالا مثالی ساده از یک مشکل بود که بیتوجهی به طراحی انسان محور آن را ایجاد کرده بود. دون نورمن کسی بود که در پاسخ به مشکلاتی از این قبیل، مفهوم طراحی انسان محور را مطرح کرد. او معتقد است گاهی ما مسئله را میدانیم و آن را به خوبی تحلیل میکنیم و به سراغ ارائه راهحل در قالب یک محصول یا خدمت میرویم. اما فراموش میکنیم که لازم است افرادی که این راهحل را برایشان طراحی کردهایم نیز بشناسیم.
افراد زیادی مدت زمانی را با مخاطبین هدفشان وقت میگذرانند، مسئله و راهحل را پیدا میکنند و از طرف دیگران هم تشویق میشوند. اما وقتی محصول به دست مخاطب هدف میرسد، مخاطب با سردرگمی میپرسد: “این محصول به چه درد من میخورد؟ من این را نمیخواستم.” اگر نمیخواهید به این شکل دچار شوید، بهتر است مقاله طراحی انسان محور را تا انتها بخوانید.
چه زمانی از طراحی انسان محور استفاده میکنیم؟
هر زمان که با یک مسئله انسانی سروکار داریم، طراحی انسان محور به کمک ما میآید. اگر قصد دارید محصول جدیدی خلق کنید، خدمتی به افراد ارائه کنید یا مشکلات اجتماعی را بررسی و برطرف کنید، لازم است از طراحی انسان محور کمک بگیرید. این کار به شما کمک میکند محصولی که تولید میکنید متناسب با نیازهای استفادهکنندگان باشد. به خصوص اگر نیازهای کاربران شما پیچیده است و یا به خوبی آنها را نمیشناسید، میتوانید از این تکنیک حل مسئله کمک بگیرید.
به عنوان مثال، HCD را میتوان برای طراحی دستگاههای پزشکیای که برای بیماران و پزشکان آسان و قابل استفاده باشد، به کار برد. همچنین میتوان از آن برای طراحی محصولات دیجیتالی استفاده کرد که برای افراد دارای معلولیت در دسترس و آسان باشد. این روش حتی برای طراحی چیدمان یک فروشگاه، به شیوهای که بیشترین میزان فروش را داشته باشد نیز به کار میآید.
فاکتورهای کلیدی طراحی انسان محور چیست؟
دون نورمن ابتدا مفهوم user centered design را مطرح کرد. در آن مفهوم، شما باید هنگام طراحی یک سیستم، کاربران را مدنظر قرار میدادید. اما رفته رفته تحقیقات نشان داد که با استفاده از این مفهوم، ما تفاوتهای انسانی را در نظر نمیگیریم. “کاربران” برای ما افرادی مشخص با ویژگیهایی یکسان هستند. درحالیکه در واقعیت، هر فرد ویژگیها، نیازها و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. به همین دلیل بود که طراحی کاربر محور به طراحی انسان محور تغییر پیدا کرد. در HCD لازم است 4 فاکتور کلیدی را مدنظر قرار دهیم:
1.انسانها را در مرکز قرار دهید.
برای این کار باید هنگام طرح مسئله اولیه، تلاش کنید افراد را با توجه به محیط و زمینه زندگی آنها در نظر بگیرید. همچنین لازم است ظرفیتها و توانمندیهای افراد را مورد توجه قرار دهید. برای مثال، شخصی که در یک روستای کوچک زندگی میکند، نسبت به شخصی که در پایتخت ساکن است، نیازها، امکانات و ظرفیت متفاوتی دارد. ممکن است شخص ساکن روستا، دسترسی مناسبی به اینترنت پرسرعت و یا آخرین مدل تلفن همراه نداشته باشد. از طرفی اگر هدف شما طراحی یک دوره آموزشی برای ورود به بازار کار است، باید تفاوتهای بازار کار پایتخت و یک روستا را به عنوان زمینه زندگی آن دو نفر در نظر بگیرید.
2.مشکلات ریشهای را پیدا کنید.
در طراحی انسان محور لازم است به مشکلات ریشهای افراد توجه کنید. اگر بکوشید راهحلی برای مشکلات سطحی ارائه دهید، به زودی خواهید دید که مشکلات ریشهای از دریچه دیگری خودشان را نشان میدهند. این موضوع میتواند باعث شود از محصول یا خدمت شما استقبال خوبی نشود و یا حتی در صورت استقبال اولیه، پس از مدتی شکست بخورید. فرض کنید در یک روستا، مشکل اشتغال جوانان وجود دارد. شاید در نگاه اول به نظر بیاید برگزاری دوره آموزشی برای آن افراد، ایده خوبی باشد. در این صورت شما سعی میکنید مشکل “عدم دسترسی مناسب به آموزشهای لازم” را حل کنید. اما بعد از مدتی متوجه خواهید شد مشاغل مناسبی برای اشتغال آن فارغالتحصیلان در آن روستا وجود ندارد.
3.به چشم یک سیستم به همه چیز نگاه کنید.
شاید بتوان گفت این فاکتور یکی از مهمترین فاکتورهای طراحی انسان محور است. اینکه همواره یادتان باشد عوامل بسیار زیادی بر تصمیمگیری یک انسان موثر است. هیجانات شخص در آن لحظه، زمینه و محیط زندگی او، عوامل اقتصادی-فرهنگی-اجتماعی و… همگی میتوانند رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهند. برای مثال ممکن است محصولی جذاب طراحی کرده باشید که خواهان زیادی دارد. جامعه هدف شما نیز کارمندان هستند. اما کمپین فروش محصول خود را در پایان ماه شروع میکنید. این درست زمانی است که حقوق کارمندان رو به اتمام است و آنها از انجام یک خرید جدید اجتناب میکنند! به همین سادگی با درنظر نگرفتن پیچیدگیهای زندگی انسانی ممکن است در اجرای یک کمپین شکست بخورید.
4.مداخلات کوچک و ساده انجام دهید.
چطور میتوانیم پیچیدگیهای انسانی و تاثیر آنها بر روند کار خود را متوجه شویم؟ لازم است مداخلات کوچک و ساده انجام دهید. این فاکتور در طراحی انسان محور به ما میگوید که باید قدم به قدم پیش برویم و در هر قدم کوچک، عکسالعمل افراد به محصول، خدمت یا سیستم خود را بسنجیم. این تنها راهی است که میتوانیم راهحلهایی طراحی کنیم که واقعا نیازهای افراد را برطرف کند.
یادتان باشد، افراد هدف شما بهتر از شما مشکلات خودشان را میشناسند. پس قدمهای کوچک بردارید و اجازه دهید در هر قدم، افراد به شما بازخوردهایی در مورد مشکلشان و راهحل شما بدهند.
روش پیادهسازی طراحی انسان محور
همانطور که پیشتر گفتیم، برای پیادهسازی طراحی انسان محور لازم است مداخلات کوچک، ساده و مداوم انجام دهیم. اگر هر کدام از این مداخلات را یک قدم در نظر بگیریم، در هر قدم لازم است یک چرخه را طی کنیم و بعد به سراغ قدم بعدی برویم. در ادامه با این چرخه بیشتر آشنا میشویم.
1.آزمایش کنید.
در مرحله اول هر قدم لازم است ارزیابی و آزمایش کنیم. در این قدم از طراحی انسان محور با روشهای مختلف سعی میکنیم انسانها و نیازهایشان را بشناسیم و دادههایی را جمعآوری کنیم. همچنین در این مرحله زمان آن است که نتایج قدمهای قبلی را آزمایش و بررسی کنیم.
2.یاد بگیرید.
حالا زمان آن رسیده که نتایج و دادههای مرحله قبلی را بررسی کنیم. از نتایج آزمایشات میتوانیم چیزهای زیادی یاد بگیریم. در این مرحله جمعبندی درستی از دادههای قبلی میکنیم و تصویر دقیقتری از افرادی که مخاطبین ما هستند بهدست میآوریم.
3.تغییر را ایجاد کنید.
این مرحله زمان اجراست. با توجه به دادهها و یادگیریای که از آن دادهها داشتهایم، تغییر را در محصول پیادهسازی میکنیم. شاید بتوان گفت در طراحی انسان محور، این مرحله، جذابترین مرحله است.
4.نتایج را ارزیابی کنید.
پس از ارائه محصول، خدمت یا سیستم جدید به بازار، زمان گرفتن بازخورد رسیده است. در این مرحله مشخص میشود که چقدر به اصول طراحی انسان محور پایبند بودهاید. هرچه بیشتر پیچیدگیها و نیازهای افرادی که مخاطبان شما هستند را در نظر گرفته باشید، احتمالا در این مرحله نتایج بهتری دریافت میکنید.
5.اصلاح کنید.
هر محصولی جای بهتر شدن دارد. همانطور که گفتیم، بهترین راه برای پیادهسازی طراحی انسان محور، برداشتن قدمهای کوچک و ساده است. تا اینجای کار، یک قدم را برداشتهاید. حالا زمان آن رسیده که بر اساس نتایج قبلی، کار خود را اصلاح کنید و بهبود ببخشید. با این کار، وارد چرخه و قدم بعدی میشوید و میتوانید مجددا اصلاحات خود را آزمایش کنید.
ارتباط طراحی انسان محور و طراحی رفتار
طراحی رفتار زیرشاخهای از طراحی است که بر درک رفتار انسان و استفاده از آن دانش برای طراحی محصولات، خدمات و سیستمهایی تمرکز دارد که بر رفتار تاثیر میگذارند. ارتباط نزدیکی بین طراحی انسان محور و طراحی رفتار وجود دارد. زیرا هر دو زمینه بر درک رفتار انسان و طراحی راهحلهایی که نیازهای کاربر را برآورده میکنند، تمرکز دارند.
تفاوت اصلی بین HCD و طراحی رفتار، تأکید بر نیازهای کاربر است. HCD بر درک نیازها، خواستهها و رفتارهای کاربر برای ایجاد راهحلهایی متمرکز است که این نیازها را برآورده میکند. در حالیکه طراحی رفتار بر درک عوامل روانی و اجتماعی اساسی که بر رفتار تأثیر میگذارند تمرکز میکند تا راهحلهایی را طراحی کند که بتواند بر رفتار افراد تاثیر بگذارد.
با این حال، طراحی انسان محور و طراحی رفتار میتوانند با هم برای ایجاد راهحلهایی استفاده شوند که نه تنها نیازهای کاربر را برآورده میکنند، بلکه رفتار را به شیوهای مثبت تحت تأثیر قرار میدهند. به عنوان مثال، به کمک طراحی انسان محور میتوانیم یک برنامه تناسب اندام را به گونهای طراحی کنیم که استفاده از آن برای افراد مختلف آسان و کاربردی باشد. در حالی که از طراحی رفتار می توانیم برای ترکیب کردن گیمیفیکیشن با اپلیکیشن برای تشویق به ورزش و ایجاد عادات رفتاری سالم استفاده کنیم.
طراحی رفتار یک علم بسیار به روز و کاربردی است که در ابعاد بسیار مختلفی از زندگی انسانها تاثیر میگذارد. هرجا که انسانها رفتاری از خود بروز میدهند، میتواند مورد بحث طراحی رفتار باشد. برای آشنایی بیشتر با این موضوع جذاب میتوانید اپیزود دوم فصل سه پادکست تاک شد با موضوع طراحی رفتار را بشنوید.
حالا که به خوبی با طراحی انسان محور، فاکتورها و مراحل پیادهسازی آن آشنا شدیم، بهتر است به این فکر کنیم که جای این تکنیک طراحی در کدام جنبههای زندگی ما خالیست؟ به نظر شما، طراحی انسان محور چگونه میتواند به ما در طراحی یک محصول و یا به انسانها در بهبود زندگی بشر کمک کند؟ پاسخهای خود را در کامنتها بنویسید. شاید شما شروعکننده یک تغییر بزرگ باشید.