آینده پژوهی چیست ، سوالی که این روزها شاید نقش پررنگ تری در ذهن شما پیدا کرده باشد. در پاسخ به آن باید گفت این موضوع مطالعه سیستماتیک آیندههای محتمل و متمایز از جمله جهان بینیها و اسطورههایی است که زیربنای هر آیندهای را تشکیل میدهند.
در پنجاه سال اخیر مطالعه آینده از پیشبینی آن، به ترسیم آینده های جایگزین و شکلدهی آینده دلخواه در سطوح اجتماعی و همچنین فردی تبدیل شده است.
از مراسمهای احضار روح گرفته تا طالع بینیهای مختلف، انسانها همیشه سعی کردهاند آینده را پیشبینی کنند تا امروزه اعتماد به پیشگوییها بخشی از زندگی روزمره افراد باشد. برای آگاهی بیشتر از این مفهوم و کاربرد آینده پژوهی، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
آینده پژوهی چیست؟
موضوعی که در این میان وجود دارد این است که این رشته به دسته هنر یا علم تعلق دارد یا رشتهای دانشنما است. در اصل این رشته مطالعه سیستماتیک، میانرشتهای و همهجانبه پیشرفتهای اجتماعی و فنآورانه و سایر روندهای محیطی است که حول محور بررسی چگونگی زندگی و کار مردم در آینده میچرخد.
تکنیکهای پیشبینانه، مانند برآوردهای احتمالی را میتوان بهکار برد، اما محققان آینده پژوهی معاصر بر اهمیت کاوش سیستماتیک با استفاده از جایگزینهای بهتر تاکید دارند.
بهطور کلی میتوان این مبحث را شاخهای از علوم اجتماعی و انشعابی از حوزه تاریخ دانست. آیندهپژوهی که توسط بسیاری از محققان این رشته بهصورت محاورهای آینده نامیده میشود، میخواهد بداند چه چیزهایی احتمال ادامه پیدا کردن دارند و چه چیزهایی بهطرز معقولانهتری تغییر میکنند.
بر خلاف علم فیزیک که در آن یک سیستم محدودتر و مشخصتر مورد مطالعه قرار میگیرد، انواع کاربرد آینده پژوهی، آینده پژوهی یک سیستم جهانی بسیار بزرگتر و پیچیدهتر را شامل میشوند.
تاریخچه شکلگیری و سیر تحولات آینده پژوهی
حالا که پاسخ آینده پژوهی چیست را گرفتید، در ادامه به بررسی کلی تاریخچه آن در دورانهای مختلف میپردازیم.
خاستگاه
اولین آثاری که سعی در پیشبینی سیستماتیک آینده داشتند، در قرن هجدهم نوشته شدند. سپس بعضی از مبانیهای فکری آینده پژوهی در اواسط قرن نوزدهم ظاهر شد. آگوست کنت که پدر علم فلسفه بهشمار میرفت، بهشدت تحتتاثیر آثار سوسیالیست آرمانشهری کلود هانری سن سیمون بود و نظریه او درباره فرا الگوهای تغییرات اجتماعی و آیندهپژوهی را بهعنوان یک گفته جامع و عالمانه پیشبینی کرد.
طبق گفتههای یوهان گالتونگ و سهیل عنایتالله در کتاب تاریخ کلان و تاریخدانان کلان، جستجوی الگوهای بزرگ تغییرات اجتماعی و آیندهپژوهی به سیما چیان (Sima Qian) (90 تا 145 سال قبل از میلاد) و نظریه او در مورد چرخههای فضیلت باز میگردد.
اگرچه اشارههایی از این مفهوم در ادبیات علمی تخیلی و آرمانگرایانه اولیه شده است، اما این رشته تا روزهای پایانی جنگ جهانی دوم، یعنی زمانی که ارتش ایالات متحده پیشبینیهای تکنولوژیکی را توسعه داد، جا نیافتاد.
آیندهپژوهی در اوایل قرن بیستم
به گفته وارن واگار، شروعکننده مطالعات مربوط به آینده پژوهی، اچ. جی ولز بود. پیشبینیهای او از تاثیر پیشرفت مکانیکی و علمی بر زندگی و فکر انسان، اولین بار در سال 1901 در مجله فورت نایتلی، یکی از پر مخاطبترین مجلههای آن زمان، منتشر شد.
در کنار تمام پیشبینیهای جالب ولز در مورد آینده بشر، او با فراتر رفتن از پیشبینیهای محدود تکنولوژیکی، از فروپاشی نهایی نظام جهانی سرمایهداری پس از یک سری جنگهای مخرب خبر داد. طبق گفته او، بعد از این ویرانیها در نهایت دنیایی از صلح و فراوانی پدید میآید که فنسالاران شایسته آن را کنترل میکنند.
ظهور آینده پژوهی در اواسط قرن بیستم
آیندهپژوهی بهعنوان یک رشته دانشگاهی در اواسط دهه 1960 مطرح شد. مطالعات مربوط به آن منشا موازی با تولد علوم سیستماتیک در دانشگاهها و با ایده برنامهریزی اقتصادی و سیاسی ملی، بهویژه در فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی داشت.
در دهه 1950، مردم فرانسه به بازسازی کشور جنگزده خود ادامه دادند. در این فرآیند، محققان، فیلسوفان، نویسندگان و هنرمندان فرانسوی بهدنبال آنچه میتوانست آینده مثبتتری برای بشریت ایجاد کند، بودند.
اولین برنامه دکترا در مورد مطالعات مربوط به آینده پژوهی، در سال 1969 در دانشگاه ماساچوست توسط کریستوفر دده (Christopher Dede) و بیلی روجاس (Billy Rojas) راهاندازی شد. تمرکز این برنامه بر آمادهسازی آینده پژوهان حرفهای و ارائه آموزشهای آیندهنگری با کیفیت بالا برای افراد و سازمانها در زمینههای تجاری، دولتی، آموزشی و غیرانتفاعی بود.
آینده نگری و آینده پژوهی، هر حوزهای را که یک شرکت مهم بداند، پوشش میدهد. بنابراین یک آیندهپژوه باید بتواند در کار خود بر حوزهها و صنایع تسلط کامل داشته باشد. این رشته در حال حاضر با چالشهایی مانند ایجاد یک چارچوب مفهومی، منسجم و مدون در یک دوره آموزشی با مفاهیم و الگوهای نظری مرتبط با روشهای کمی و کیفی، مواجه است.
آینده پژوهی چه ابعادی دارد؟
این موضوع اغلب به دلیل فقدان چارچوبهای مفهومی و فرآیندهای آینده نگری مورد انتقاد قرار گرفته است. هر چند طی دهههای گذشته چارچوبهایی که برگرفته از تئوریهای محکم و تایید شده بودند، شروع به توسعه یافتن کردند. در رابطه با ابعاد مختلف آینده پژوهی، میتوان به مبحث شش رکن اشاره کرد.
شش رکن نظریهای از تفکرهای مربوط به آینده را ارائه میدهد که با روشها و ابزارها مرتبط است و از طریق رویهها توسعه مییابد. این رکن ها عبارتند از:
-
نقشه برداری
در رکن اول، گذشته، حال و آینده ترسیم میشوند. با نقشهبرداری زمان، به وضوح در مییابیم که از کجا آمدهایم و به کجا میرویم.
-
پیش بینی
دومین رکن از آینده پژوهی، پیش بینی بوده که روش اصلی آن تحلیل مسائل نوظهور است. تجزیه و تحلیل مسائل نوظهور به دنبال شناسایی مناطق با بیشترین سازگاری، جایی که نوآوریهای اجتماعی جدید شروع میشوند، است.
همچنین این رکن، قصد دارد مسائل را قبل از اینکه سخت و پرهزینه شوند شناسایی کند و در جستجوی فرصتهای جدید باشد.
-
زمان بندی
رکن سوم زمان بندی است. این جستجو برای الگوهای تغییر، مراحل و مکانیسمهای متفاوت و بلند مدت دارد. مورخان کلان (گالتونگ و عنایت الله) معتقد هستند که اگر بخواهیم شکل زمان را درک کنیم، باید الگوهای آینده طولی، چرخهای و مارپیچی را بشناسیم.
-
عمق بخشیدن
رکن چهارم، تعمیق آینده است. البته لازم به ذکر است که راهحلهای موجود در این سطح معمولا کوتاهمدت هستند.
-
ایجاد جایگزین
رکن پنجم بر روشهای ایجاد آیندههای جایگزین متمرکز است. مهمترین روش در این رکن، برنامهریزی سناریوها است. سناریوها ابزار برتر آیندهپژوهی هستند، چون ریسک را کاهش میدهند و ذهنیتهای سازمانی انعطافپذیرتری را ایجاد میکنند.
-
تبدیل
رکن نهایی و ششم، تبدیل است. در فرآیند تبدیل، آینده به روش ترجیحی افراد و سازمانها محدود میشود.
کاربردهای آینده پژوهی چیست؟
آینده پژوهان، آیندههای محتمل را از طریق نسخههای اصلاح شده و سیستماتیک روشهای هر روزه زندگی ما پیشبینی میکنند. یعنی:
- همفکری
- تصور موقعیتها
- در نظر گرفتن گذشته
- جمعآوری نظرات
- دنبال کردن ترندهای مختلف
- به تصویر کشیدن آیندههای مطلوب
با آنکه آینده پژوهان، دید گستردهتری دارند و از ابزارهای پیچیدهتری مانند مدلهای کامپیوتری استفاده میکنند اما اساس کار یکسان است.
کاربرد آینده پژوهی امروزه بسیاری از افراد و سازمانهای فعال در حوزه فناوری، برای پیشبرد اهدافشان است. از سوی دیگر برخی افراد معتقد هستند که این رشته به همان اندازه که بر علم تاثیر میگذارد، در حوزه هنر نیز کاربرد دارد.
سخن نهایی
بهطور کلی میتوان در پاسخ به آینده پژوهی چیست گفت که نه تنها به پیشبینی آینده، تفسیر آینده و نقد آینده، بلکه با ایجاد امکانات، به آیندههای جایگزین نیز توجه دارد. همچنین از طریق روشهای سازمانیافته، دیدگاهها و استراتژیهای جدید را به وجود میآورد.
در مطلب بالا به کاربرد آینده پژوهی و تمام ابعادی که دارد، نگاهی انداختیم و از افرادی نام بردیم که در این حوزه شناخته شده و مطرح هستند.