آیا میدانید تله تخصص چیست ؟ تخصص اولین چیزی است که شرکتها برای پیشبرد کار خود به آن نیاز دارند. زیرا میزان مهارت افراد میتواند نقش کلیدی در تعیین نوع عملکردشان داشته باشد. اما در عین حال این افراد متخصص میتوانند به دام تلهای، به نام تله تخصص که آن را به اسم تله باهوشی نیز میشناسند، بیفتند و از لحاظ عملکردی دچار اختلال شوند.
اما تله تخصص چیست و چه اتفاقی میافتد که متخصصان گوناگون به آن گرفتار میشوند؟ برای پاسخ به این سوالها کافی است که تا انتها همراه با ما باشید.
تله تخصص چیست و چرا از آن به عنوان تله یاد میکنیم؟
تله تخصص چیست ؟ زمانی که افراد بهعنوان یک متخصص شهرت پیدا میکنند، دیدگاههای آنها در کار روزانه و همچنین در مواقع بحرانی محدود میشود. فرد در این زمان نسبت به اعتراف به اشتباهات و ناکامیهای خود تمایلی نشان نمیدهد و در نتیجهی آن، جلوی پیشرفت خود را ناخواسته میگیرد.
این اتفاق به معنای افتادن در تله تخصص یا تله باهوشی است. در این زمان متخصص از افراد نزدیک خود فاصله میگیرد و کسب محبت و اعتماد دیگران برای او سختتر خواهد شد. همچنین در این حین که پویایی کسب و کارش تغییر میکند، او خود را در معرض از دست دادن جایگاهش به نیروهای کار جایگزین، نیروهای کار خارجی ماهر یا الگوریتمهای هوش مصنوعی میبیند.
بنابراین با گذشت زمان همین تخصص که علت موفقیت افراد بوده است، برای او نتایجی مانند احساس نارضایتی و گیر کردن را به همراه دارد. فکر کنیم با این توضیح جواب سوال تله تخصص چیست و علت نامگذاری این تله را متوجه شدید.
تله تخصص بیشتر سراغ چه افرادی میرود و چرا؟
افرادی که اعتماد بیش از اندازه به خود و تخصصشان دارند، بیشتر گرفتار تله باهوشی میشوند. دانش و تجربه بالای مدیران، آنها را حتی در زمینههای تخصصی خودشان آسیبپذیر میکند. برای آنکه بدانید تله تخصص چیست و “افراد درگیر در دام تخصص” را بهتر درک کنید، نمونههایی از تله باهوشی را با یکدیگر بررسی میکنیم.
1. مدیران موتورولا
مدیران موتورولا در دهه 1990 به قدری شیفته روش بهبود مستمر شش سیگما شدند، که در آن تخصص خود را بهشکل قابل توجهی توسعه دادند. این شیفتگی باعث شد تا آنها اهمیت تغییر صنعت به سمت فناوریهای دیجیتال را نادیده بگیرند. به این ترتیب به طرز چشمگیری از رقبای خود عقب افتادند. در واقع در تله باهوشی خود افتادند.
2. مدیرعامل شرکت مایکروسافت
زمانی که شرکت اپل برای اولین بار آیفونهای خود را به بازار عرضه کرد، کارشناسان فناوری از آن بهعنوان یک شکست نام بردند. استیور بالمر مدیرعامل شرکت مایکروسافت یکی از این افراد بود. او اعلام کرده بود که دستگاهی بدون صفحه کلید سنتی، هیچ شانسی برای بهدست آوردن سهم قابل توجهی از بازار ندارد.
چطور بفهمیم دچار تله تخصص شدهایم؟
برای اینکه بدانید تله تخصص چیست و آیا در آن گرفتار شدهاید یا نه؟ این سوالات را از خودتان بپرسید:
- آیا در شغل خود احساس پیری و بیارتباطی میکنید؟
- آیا دیگران برای به چالش کشیدن فرضیهها و ایدههای شما راحت نیستند؟
- آیا تحولات بازار شما را غافلگیر میکند؟
مواردی که نام بردیم، تنها تعدادی از علائم هشداردهندهای هستند که نشان میدهند شما در تله تخصص افتادهاید. راه حل رهایی از تله باهوشی واضح است: خود را دوباره وقف یادگیری و رشد کنید.
هفت علامت هشداردهنده که نشان میدهند در تله تخصص افتادهاید :
- شما با فناوریها یا رویکردهای جدید در حوزه کاری خود آشنا نیستید.
- وقتی پرسیده میشود که چرا شما یا شرکتتان کارها را به روشی خاص انجام میدهید، اینطور فکر میکنید: «خب، ما همیشه این کار را به این شیوه انجام دادهایم.»
- هنگام تصمیمگیری، به جای تمرکز روی فرصتهای پیش رویتان، روی ریسک احتمالی گزینههای پیش رویتان تمرکز میکنید.
- زمانی که متوجه میشوید همکارانتان به روشهایی که شما انجام ندادهاید یا بلد نیستید، با هم کار میکنند؛ مانند استفاده از برنامه اسلک و پیامهای متنی به جای ایمیل.
- همچنان همان استراتژیها و تاکتیکهای قدیمی را برای مقابله با چالشها و اتفاقهای جدید پیشنهاد میکنید.
- سعی میکنید راه حلهای قدیمی را از نو و دقیقتر بسازید و از آنها پیروی کنید. بهجای آنکه راهحلهای کاملا جدید را بهکار بگیرید.
- افراد زودتر از آنکه دیگر تیمهای شرکت شما را ترک کنند، تیم شما را ترک میکنند.
راه های خلاص شدن از تله تخصص
برای اینکه راه خلاص شدن از تله تخصص را بدانید، تعدادی از مدیران و رهبران متخصص و خارق العاده، برای رهایی از تله باهوشی استراتژیهای مختلفی را بهکار میگیرند. تعدادی از آنها را در بخش بعد توضیح دادیم:
1. تخصص خود را به چالش بکشید.
متخصصان تا حد زیادی به باورهای خود اتکا میکنند، زیرا وجود آنها به «هوشمند» یا «بهترین» بودن در حوزه تخصصشان وابسته است. برای شکستن این الگو، وابستگیهای خود را از این القاب هویتی جدا کرده و محدودیتهای فکریتان را به خود یادآوری کنید.
2. به دنبال ایده های تازه باشید.
برای یادگیری لازم است که در معرض ایدهها و دانشهای جدید قرار بگیرید. زمانی که در کار خود تخصص دارید، افراد ممکن است شما در جایگاه بالایی قرار دهند و از به چالش کشیدنتان خودداری کنند. یا حتی ممکن است اقتدار یا موقعیتتان شما را از فشار برای یادگیری و رشد دور کند.
بنابراین سعی کنید بدون آنکه از اولویتهای خود کوتاه بیایید، با دیدگاههای متنوعتری آشنا شوید.
3. به هم تیمی های خود بهعنوان معلم نگاه کنید.
در طول ماه چند دقیقه را به فکر کردن در مورد مهمترین درسهایی که از اعضای تیمتان آموختهاید، اختصاص دهید. بهویژه آنهایی که تخصصشان کمتر یا متفاوت از شما است. از آنها سوال بپرسید تا ذهنشان را تحریک کنید. همچنین آنها را تشویق کنید که تفکرهایتان را به چالش بکشند و به شما بازخورد دهند.
آرون آین، مدیر عامل شرکت نرمافزاری کرونوس، از این روش برای رهایی از تله تخصص استفاده میکند. او عادت دارد تا برای بهدست آوردن نظرها و بینشهای جدید، در اطراف دفتر خود راه برود و با کارمندان جلسههای گروهی بداههپردازی برگزار کند.
4. یک الگو یا یک دوست علاقمند به یادگیری را به زندگی خود اضافه کنید.
-
الهام گرفتن
مارکوس ساموئلسون، سرآشپز اتیوپیایی-سوئدی تحسین شدهی رستورانهای زنجیرهای «خروس قرمز» در نیویورک، از افراد پیر و جوان در حیطهی کاری خود برای یادگیری الهام میگیرد. یکی از این افراد لیا چیس، سرآشپز نود و چند ساله از نیواورلئان است.
مارکوس درباره لیا چیس میگوید: «او هنوز با شور و هیجان قدیم، همه چیز را زیر سوال میبرد.»
شما در حیطهی کاری خود میتوانید به چه کسی با این دیدگاه نگاه کنید؟ آیا کسی در شرکت یا در صنعتتان خلاقیت متفاوتی دارد؟ دنبال آن شخص بگردید و فعالیتهای او را دنبال کنید. او به چه چیزی فکر میکند؟ یا چه کتابهایی را میخواند؟ راهکار او چیست تا بتواند با گسترش افق دید خود، در جریان پیشرفت صنعتش باقی بماند!
-
به چالش کشیدن
شما همچنین میتوانید «رفقای علاقهمند به یادگیری» خود را افزایش دهید، یعنی همکارانی که تفکر شما را به چالش میکشند و میتوانید با آنها ایدههای جدید را دنبال کنید. کریس ون گوردر مدیر عامل Scripps Health، با گروهی از «دوستان وفادار» خود در داخل و خارج شرکتش مشورت میکند که میداند «بازخورد صادقانه و گاهی سخت را در مورد عملکرد او» ارائه میکنند.
دفعه بعد که احساس کردید در تله تخصص گیر افتادهاید، ارتباط با یک یا دو نفر را در اولویت قرار دهید که ممکن است بتوانند با حرفهای خود، بازخوردها و رهنمودهای سازندهای را به شما ارائه کنند.
سخن نهایی
رهبران موفق میدانند که یادگیری هرگز «تمام» نمیشود. بزرگترین ترس آنها این نیست که دیگران تخصص و اقتدارشان را به چالش بکشند؛ بلکه این است که از خودراضی شوند. بنابراین شما برای نیفتادن در تله تخصص یا تله باهوشی، باید دائما علم و اخبار بهروز حوزهی کاری خود را پیگیری کنید و بدانید که تله تخصص چیست!!
در مطلب بالا به سوال تله تخصص چیست پاسخ دادیم و گفتیم با آنکه قرار گرفتن در تله باهوشی رایج بوده و خطرناک است، اما شما میتوانید با چه راهکارهایی از این افتادن در تله باهوشی جلوگیری کنید. تجدید نظر دربارهی پیش فرضهای خود، گوش دادن به هم تیمیها، بررسی نظرهای مختلف و استفاده از آنها، یافتن الگوهای جدید، به چالش کشیدن خود با فعالیتهای جدید و یادگیری منظم، تعدادی از این راه حلها هستند. مطالب بیشتر مربوط به این حوزه را میتوانید در قسمت اول از فصل اول تاک شد ببینید و بشنوید.