مفهوم تعادل در کار و زندگی این است که شما بتوانید زندگی کاری و زندگی شخصی خود را به شکلی اولویتبندی کنید که انجام وظایف هر کدام از بخشهای زندگی شما، به دیگر بخشها آسیب نزند. شاید تا الان شما هم تصور میکردید که هر قدر بیشتر کار کنید، خروجی بیشتری خواهید داشت و به این شکل، میتوانید میزان کارایی و بهرهوری خود را افزایش دهید. واقعیت اما چیز دیگری است. همراه ما باشید تا مفهوم تعادل در کار و زندگی را با هم بررسی کنیم، نشانههای عدم تعادل را مرور کرده و در انتها، روشهای مختلفی برای مدیریت کار و زندگی را با هم بیابیم.
مفهوم تعادل در کار و زندگی چیست؟
مفهوم تعادل در کار و زندگی این است که اولویتبندی وظایف کاری و وظایف زندگی شخصی، به نحوی انجام شود که هیچکدام از کارها، باعث آسیب به دیگری نشود. اجرای چنین اولویتبندی و ایجاد یک مرز دقیق بین کار و زندگی، چندان هم راحت نیست.
ممکن است شما بهعنوان مدیر یک کسبوکار کوچک یا کارمند یک مجموعه بزرگ، برای افزایش بهرهوری و کارایی خود، هر روز ساعتهای بیشتری کار کنید و زمان بیشتری به بخش کاری زندگیتان، اختصاص دهید. از طرف دیگر، اگر به دلیل یک اتفاق شخصی تازه مثل تولد فرزندتان، مجبور شوید که زمان بیشتری به زندگی شخصی اختصاص دهید، باز هم تعادل بین کار و زندگیتان از بین میرود.
در حال حاضر و با پیشرفت تکنولوژی، امکان از بین رفتن تعادل در کار و زندگی بسیار بیشتر شده است. پیش از این و قبل از افزایش میزان دسترسی به تمام فایلها، اسناد و مدارک از هر گوشه دنیا، از بین رفتن تعادل بین زندگی کاری و زندگی شخصی، خیلی کمتر رخ میداد. این اتفاق امروزه خیلی سریعتر و راحتتر شده است. از طرف دیگر، تعریف جدید برای یک نیروی پربازده یا مدیر کارآمد این است که در هر لحظه از روز، توانایی پاسخدهی به نیازهای کاری را داشته باشد.
با وجود این دیدگاه جدید، افراد برای اثبات خود در محیط کاری، افزایش بهرهوری، ارتقا به جایگاههای بالاتر و دیگر دلایل مشابه، از داشتن زندگی شخصی و اجتماعی صرف نظر کرده و همه زمان خود را به زندگی کاریشان اختصاص میدهند. نکته مهم و البته قابل تامل این است که این افزایش زمان کاری، به معنای افزایش بازدهی نیست. همین موضوع هم باعث شده که ایجاد تعادل در کار و زندگی، اهمیت بسیار بیشتری پیدا کند. اگر هنوز دقیقا نمیدانید که چرا مدیریت کار و زندگی اهمیت دارد، بخش بعدی به شما کمک خواهد کرد.
برای اطلاعات بیشتر هم میتوانید پادکست خلاقیت را گوش دهید.
چرا برقراری تعادل در کار و زندگی اهمیت دارد؟
اغلب افراد تصور میکنند که اعتیاد به کار و اختصاص دادن اغلب زمان خود به زندگی کاری، اتفاق بدی نیست و حتی میتواند باعث پیشرفتشان شود. در سالهای اخیر، بررسیهای مختلفی در این باره انجام شده است که اشتباه بودن چنین تفکری را اثبات میکند. عدم تعادل در کار و زندگی، میتواند زندگی شخصی، اجتماعی و در نهایت کاری افراد را از بین ببرد. در واقع نداشتن تعادل و عدم مدیریت کار و زندگی، میتواند اثرات منفی زیر را بر زندگی بگذارد:
- افزایش خستگی و استرس: فکرکردن دائم به مشکلات و چالشهای کاری، یکی از مهمترین نشانههای عدم تعادل میان کار و زندگی است که باعث افزایش خستگی، بیشتر شدن فشار روانی، افزایش استرس و در نتیجه خستگی روحی و فکری میشود.
- از بین رفتن سلامت جسمی: افزایش استرس، خود عامل ابتلا به انواع بیماریهای جسمی است. با نداشتن تعادل بین کار و تفریح، کمکم شما یا نیروهای مجموعهتان، استرس بیشتری تجربه کرده و در ادامه این روند، با انواع بیماریهای جسمی مواجه خواهید شد که بدون شک باعث آسیبزدن به وظایف کاریتان هم میشود.
- کاهش بهرهوری: افزایش ساعات کاری به معنای افزایش بهرهوری نیست. هر قدر زمان بیشتری به کار اختصاص دهید، میزان کارایی، بهرهوری و عملکرد شما کمتر میشود. در نتیجه به مرور زمان، حضور فیزیکی شما در محیط کار هم هیچ فایدهای برای مجموعه نخواهد داشت.
با توجه به موارد گفته شده، باید بگوییم که برخی از مهمترین دلایل ایجاد تعادل میان کار و زندگی این است که از سلامت فکری و جسمی خود مراقبت کنید و میزان بهرهوری و کارایی خود را افزایش دهید. حالا و با این توضیحات، شاید برای شما هم این سوال ایجاد شده باشد که از کجا بدانیم تعادل بین کار و زندگی ما از بین رفته است؟
نشانههای عدم وجود تعادل در کار و زندگی
شاید شما هم تصور میکنید که هنوز یک تعادل دقیق و کامل بین زندگی شخصی و کاریتان وجود دارد و هنوز با از بینرفتن تعادل، فاصله زیادی دارید. در این صورت، نیمنگاهی به موارد زیر بیندازید و با نشانههای عدم وجود تعادل در کار و زندگی آشنا شوید:
- درگیری دائم ذهنی: یکی از مهمترین نشانههای عدم وجود تعادل در کار و زندگی این است که افراد حتی در زمان استراحت، تفریح و همه لحظاتی که خارج از محیط کاری هستند، به کار خود، وظایفشان، چالشها و مشکلات محل کار، فکر میکنند. البته نقطه مقابل این موضوع هم وجود دارد و افراد حتی در زمان کار، به مشکلات فردی و شخصی خود فکر خواهند کرد.
- افزایش تنش در روابط کاری و شخصی: یکی دیگر از مشخصههای از بین رفتن تعادل در زندگی این است که افراد بهراحتی و بدون هیچ دلیل قانعکننده، با همکاران یا خانواده، دوستان و سایر افراد، دچار تنش میشوند. روابط شخصی و کاری آنها با دیگر افراد کاهش یافته و یا بهکلی از بین میرود.
- خستگی دائم: در این حالت، افراد حتی پس از چندین ساعت خواب و استراحت، همچنان احساس خستگی میکنند. ایجاد دردهای بیدلیل و افزایش آنها در طولانیمدت نیز یکی از نشانههای از بین رفتن تعادل زندگی و کار است.
- تلنبار شدن کارهای شخصی: با افزایش ساعات کار، همه وظایف شخصی روی هم تلنبار میشوند. در این حالت معمولا فرد دهها کار کوچک و بزرگ شخصی دارد که برای انجام آنها باید از خدمات و سرویسهای پولی استفاده کند یا اینکه آنها را به امید یافتن یک فرصت احتمالی، به زمان آینده موکول نماید.
- عدم تحمل محیط کار: افرادی که مدیریت کار و زندگی خود را از دست دادهاند، نمیتوانند احتمال ادامه دادن باقی عمر و کارکردن در محیط فعلی را حتی تصور کنند. این حالت زمانی رخ میدهد که فرد آنقدر در وظایف، چالشها و مشکلات شغلی غرق شده که از حوزه کاری خود متنفر میشود، از محیط کار بدش میآید و دوست ندارد که بقیه زندگی خود را به چنین شغلی اختصاص دهد.
همه این موارد، نشاندهنده از بین رفتن تعادل کار و زندگی شخصی هستند.
مزایای تعادل در کار و زندگی
مدیریت کار و زندگی و ایجاد تعادل میان این دو قسمت از زندگی، مزایای مختلفی برای کسب و کار مدیران و البته برای زندگی فردی و شخصی نیروهای کاری دارد.
مهمترین مزایای تعادی در کار و زندگی برای نیروهای کاری شامل این موارد هستند:
- افزایش بهرهوری و افزایش حس مفید بودن
- کاهش بیماریهای روحی، جسمی و داشتن یک زندگی سالمتر
- فعالیت در یک محیط آرام و به دور از تنش و استرس
- افزایش احساس ارزشمند بودن افراد و مهمبودن زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی آنها
- افزایش مشارکت افراد در فعالیتهای کاری و استفاده از تمام توان برای رسیدن به اهداف مجموعه
- افزایش انگیزه، اشتیاق، پایبندی و وفاداری افراد به محیط کاری خود
- کمشدن احتمال خروج نیروهای حرفهای و با تجربه از سازمان
مزیتهای ایجاد تعادل در کار و زندگی، تنها برای نیروهای مجموعه نیست. با مدیریت زندگی کاری و زندگی شخصی، مدیران کسبوکارها هم میتوانند از فواید بینظیر ایجاد این تعادل برای نیروهای مجموعه خود، بهرهمند شوند.
برخی از مهمترین مزایای ایجاد تعادل کار و زندگی برای مدیران کسبوکارها شامل این موارد هستند:
- کاهش میزان مرخصی و غیبت نیروها برای بازیابی نیروی جسمانی خود
- افزایش حس رقابت سالم و افزایش میزان بهرهوری بین نیروی کار مجموعه
- افزایش روحیه نیروها و بهوجود آمدن یک فرهنگ سازمانی سالم
- بهبود خدماترسانی به مشتریان و پشتیبانی باکیفیتتر
- افزایش انعطاف و سازگاری نیروها و در نتیجه افزایش سرعت کاری سازمان شما برای پاسخدهی به نیازهای بازار و مشتریان
- کاهش هزینههای خروج نیروها از مجموعه و عدم نیاز به اختصاص منابع جدید برای یافتن، استخدام و آموزش افراد تازه
- ایجاد یک محیط سازنده، محبوب و مناسب برای نیروهای کاری و احتمال جذب بهترین استعدادهای موجود در حوزه کاری خود
با توجه به همه این موارد، الان بهخوبی میدانیم که ایجاد تعادل بین کار و زندگی، نه تنها برای نیروهای کاری بلکه برای مدیران و پیشرفت کسبوکار آنها نیز اهمیت دارد. حالا و با این توضیحات، تنها یک سوال مهم باقی میماند: چگونه بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنیم؟
راهکارهای برقراری تعادل در کار و زندگی
دهها روش برای برقراری تعادل در کار و زندگی وجود دارد که در پادکست تاک شد پلاس هم به آنها اشاره کردهایم، در ادامه همراه ما باشید تا برخی از مهمترین آنها را با هم مرور کنیم:
پذیرفتن عدم وجود یک زندگی کاری و شخصی ایدهآل
ایجاد تعادل در کار و زندگی به این معنا نیست که هر روز چند ساعت مشخص کار کنید و در یک زمان معین، از محل کار خود خارج شده و به زندگی شخصی خود بپردازید. با اینکه این حالت ایدهآل به نظر میرسد، اما زندگی واقعی به این شکل پیش نخواهد رفت.
با توجه به این موضوع، باید بدانید که نباید یک جدول کاری قاطع و غیر قابل تغییر داشته باشید. یک زمانبندی واقعگرایانه بنویسید. برخی روزها ممکن است شما ساعتهای بسیار بیشتری کار کنید تا روزهای آتی، زمان استراحت بیشتری داشته باشید، این حالت کاملا طبیعی و قابل قبول است.
یک زمانبندی منعطف، قابل اجرا و منطقی برای خود ایجاد کنید تا در زمان نیاز، بتوانید آن را تغییر داده و وقت بیشتری به زندگی فردی یا زندگی کاری خود اختصاص دهید. با این روش، احتمال ایجاد یک تعادل نسبی بین جنبههای مختلف زندگی شما، افزایش پیدا میکند.
اولویتبندی وظایف
به خاطر بسپارید که کار، فقط یک بخش از زندگی شما است و دیگر جنبههای مهم زندگی مثل فعالیتهای اجتماعی، شخصی، تفریح و استراحت، به همان میزان اهمیت دارند. اولین روش برای برقراری تعادل بین کار و زندگی این است که چند سوال مهم از خود بپرسید:
- با دوستان و افراد خانواده زمان کافی صرف میکنم؟
- هنوز به کار خود علاقه دارم؟
- آیا برای رسیدن به اهداف و علایق شخصی خود، انرژی و زمان دارم؟
- برای زندگی شغلی خود چه هدفی دارم؟
- کدام بخش از زندگی، بیشترین انرژی و زمان من را به خود اختصاص داده است؟
این سوالات را بهدقت پاسخ دهید و جوابهای خود را یادداشت کنید. پس از این کار، یک دید جامع به مشغلههای ذهنی و روزانه خود خواهید داشت و میتوانید اولویتبندی وظایف روزانه خود را تغییر دهید. از اختصاصدادن زمان بیشتر به زندگی شخصی و اجتماعی خود واهمه نداشته باشید. فراموش نکنید که شما برای داشتن یک زندگی بهتر، کار میکنید و قرار نیست که شغل و کار شما، فرصت زندگیکردن را از شما بگیرد.
استراحتدادن به خود
شاید با خواندن این گزینه تصور کنید که منظور ما، مرخصی گرفتن است. البته که داشتن تعطیلات شخصی و مرخصی گرفتن، یکی از مهمترین روشهای ایجاد تعادل است، اما در این بخش منظور ما این است که در روز چند دقیقه از چالشهای کاری فاصله بگیرید.
پس از ساعتها و ساعتها کار کردن و خستگی جسمی، ذهنی و روحی، چند دقیقه از تمام مسئولیتهای خود فاصله بگیرید. برای استراحت، ایمیلهای کاری را پاسخ ندهید و آن زمان را به مدیتیشن، شنیدن یک آهنگ، نوشیدن یک قهوه یا نگاهکردن به منظره خارج از محل کار، اختصاص دهید.
این فاصلههای کوتاه، میتواند انرژی شما را بازگرداند، از خستگی روانی شما جلوگیری کند و این فرصت را در اختیارتان بگذارد که در ادامه روز، با انرژی بیشتری کار کنید.
مرخصی گرفتن
علاوه بر آن دقیقههای کوتاه روزانه، حتما و همیشه مرخصی بگیرید. در مدت مرخصی، همه مسئولیتها، کارها و وظایف شغلی خود را فراموش کنید. راههای ارتباطی با محیط کار را کاهش داده یا قطع کنید و از مجموعه کاری یا نیروهای خود بخواهید با شما تماس نگیرند.
یک هفته سفر کردن یا حتی پیکنیک یک تا دو روزه، میتواند بخش زیادی از فشار روانی و خستگی ذهنی شما را کاهش دهد یا حتی کاملا از بین ببرد. فراموش نکنید که مرخصی نرفتن، استراحت نکردن و هر روز و بدون وقفه کار کردن، هیچ افتخاری ندارد و در دراز مدت، نه تنها به شما بلکه به تمام مجموعه آسیب میزند.
استفاده از برنامههای برنامهریزی کارها
نداشتن برنامهریزی درست و اصولی، باعث تلنبار شدن وظایف شغلی شده و زمان فردی شما را از بین میبرد. بهعنوان یکی از نیروهای مجموعه یا مدیر کسبوکار، چند قانون کلی داشته باشید. وظایف شغلی خود را معین کنید. کارهای شخصی و اجتماعی خود را نیز مشخص نمایید.
در یک جدول برنامهریزی مشخص، کارهای شخصی و وظایف شغلی را بهترتیب زمان اجرا و میزان اهمیت، درج نمایید. هیچگاه زمان اختصاصداده شده به کارهای شخصی را به وظایف شغلی و برعکس، تغییر ندهید. برای انجام این برنامهریزی دقیق، میتوانید از انواع نرمافزارهای برنامهریزی کارهای روزانه استفاده کنید. اگر دقیقا نمیدانید این نرمافزارها چه هستند و کدام یک قابلیتهای بیشتری در اختیارتان میگذارند، مطالعه مطلب «انواع نرمافزار مدیریت کارهای روزانه»، میتواند به شما کمک کند.
تعیین مرز بین کار و زندگی
برخی مرزهای ساده و شاید در نگاه اول بیاهمیت، تاثیر بسیار زیادی بر ایجاد تعادل میان کار و زندگی میگذارد. مرزهای واقعی، ساده و قابل اجرا در نظر بگیرید و آنها را به کار ببرید. بهعنوان مثال میتوانید مرزهای خود را مشابه موارد زیر انتخاب کنید:
- در زمان صرف غذا در محل کار یا خانه، باید وظایف کاری، چالشها و مشکلات آن را فراموش کنید.
- آخر هفتهها باید چند ساعت زودتر به خانه بازگردید.
- فعالیتهای گروهی و دوستانه داشته باشید و آنها را بهصورت جدی و مستمر، ادامه دهید.
- مناسبتهای خانوادگی را تحت هیچ شرایطی از دست ندهید و از چند روز قبل، برای حضور در آنها آمادگی داشته باشید.
این مرزها میتواند با توجه به نوع شغل شما، ساعتهای کاری و نوع مسئولیتهایتان، متفاوت باشد. فراموش نکنید که مرزبندی درست، به سلامت روان شما کمک خواهد کرد و سادهترین روش برای مدیریت کار و زندگی است.
استفاده از تکنیکهای کنترل استرس
استرس و اضطراب حلنشدن چالشهای کاری، نیاز بهاتمام سریعتر پروژهها و دلشوره ناشی از آن، باعث میشود که بخواهید از زمان استراحت خود چشمپوشی کرده و تا جای ممکن، فقط کار کنید. یکی از بهترین روشهای برای مدیریت کار و زندگی این است که از انواع روشهای کاهش و کنترل استرس استفاده کنید.
برای این کار، از انواع تکنیکهای گفتهشده در منابع معتبر کمک بگیرید و یا به تراپیست مراجعه کنید. کمکردن استرس یکی از بهترین روشها برای ایجاد تعادل بین کار و تفریح، افزایش بهرهوری و بازدهی و داشتن یک زندگی آرام و شاد است.
ایجاد تعادل در کار و زندگی در دنیای واقعی
ممکن است حالا و با دانستن این تکنیکها، بخواهید که خیلی سریع و در یک روز، همه این روشها را به کار برده و تعادل را به زندگی و کار خود برگردانید. در این صورت باید به شما یادآوری کنیم که مدیریت کار و زندگی و ایجاد تعادل مابین بخشهای مختلف آن، یک فرآیند روزانه و مستمر است.
تکنیکهای گفته شده را در نظر گرفته و موقعیت کاری خود را هم بررسی کنید. کمکم و با در نظر گرفتن همه جنبههای زندگی خود، هر چند روز یا هر دو هفته یک بار، یکی از این روشها را پیادهسازی کنید. فراموش نکنید از بین رفتن تعادل بین کار و زندگی، یک روزه به وجود نیامده و یک روزه هم درست نمیشود. صبر داشته باشید، شرایط خود را تحلیل کنید و با توجه به مجموع این موارد، بهترین روش برای بازگرداندن تعادل بین کار و زندگی خود را به کار ببرید.
جمع بندی نهایی
آیا مرزهای زندگی کاری، فردی، اجتماعی و عاطفی شما هم از بین رفتهاند؟ شما برای مدیریت کار و زندگی و تفریح، چه نکاتی را به کار میبرید؟
در این مقاله، با هم بررسی کردیم که مفهوم تعادل بین کار و تفریح چیست، چرا باید این تعادل وجود داشته باشد و برای ایجاد این تعادل، باید از چه روشهایی استفاده کنیم. به خاطر بسپارید که گاهی اوقات، کاهش ساعتهای کاری میتوانید به موفقیت بیشتر و بهتر شما منجر شود. روشهای مختلفی برای افزایش تعادل در کار و زندگی، وجود دارند و قانون طلایی موفقیت این است که بهصورت مستمر، دائم و آهسته، این تکنیکها را به کار ببرید و مدیریت کار و زندگی خود را دوباره بهدست بگیرید.